.

.

همدستی صاحبکاران بخش خصوصی و کنشگران بشردوست

.

چند ساعتی پس از زمین لرزۀ ١٢ ژانویۀ ٢٠٠٩ در هاییتی، اقدامات گوناگون امکانی فراهم آوردند که نیازها و درخواست کمک‌ها طبقه‌بندی شود و به درخواست خانواده‌هایی که کسان‌شان را از دست داده‌اند پاسخ داده شود. پاتریک مایر، استاد و پژوهشگر متخصص در مدیریت بحران، با برنامۀ داوید کوبیا، اهل کنیا، همکاری می‌کند. وی در سال ٢٠٠٧ سامانه‌ای به نام «اوشاهیدی» (Ushahidi) را طرح کرده بود که به شهروندان امکان گزارش درگیری‌های بعد از انتخابات را می‌داد. همان زمانی که مایر و کوبیا در کار راه‌اندازی سامانۀ اعلام خطری محلی بودند که از راه تلفن همراه به کار گرفته می‌شد، به گونه‌ای باور نکردنی، این ابزار مبنای اطلاع‌رسانی فوری در هاییتی شد. موسسۀ «دیژی‌سل» این کار را جهت می‌داد و تنها یک شمارۀ ٤٦٣٦ را در اختیار مردم هاییتی گذاشت که بتوانند وضعیت‌های بحرانی را خبر دهند. و چنین بود که جان بسیاری نجات یافت.

با کمک پیامک تلفن‌های همراه و ابزارهای نصب‌شدۀ محلی، اوشاهیدی با ابزارهای اندکی امکان پاسخ‌گویی سریع را فراهم آورده بود. از تمامی کشور اعلام خبر از گم شده‌ها، کمبود خوراک یا آب در یتیم‌خانه‌ها، نجات‌یافتگان و غیره به راه افتاد. نخست پیامک‌ها به فرانسه و انگلیسی و کرئول توسط سازمان‌های غیردولتی «ساماسورس» (Samasource) و «کراوفلاور»  (Crowdflower)، ترجمه شد، و پس از بررسی محل ارسال و طبقه‌بندی، آنها را گروهی داوطلب، که در مدرسه‌ای در ماساچوست به نام مدرسۀ حقوق و دیپلماسی مستقر بودند، روی نقشه‌ای منتقل کردند. این همان مدرسه‌ای است که مایر در آن جا تدریس می‌کند. به لطف پیوندی که سازمان «اینستد» (InSTEDD)  از طریق پیامک‌ها برقرار کرده بود، پایگاهی امریکایی و متخصص در مدیریت رایانه‌ای شرایط بحرانی، صلیب سرخ و همچنین دریاداران آمریکایی، توانایی این را یافتند که اعلان‌های شرایط خطرناک و جای آنها را دریابند. این پیوند بی‌سابقه میان متخصصین رایانه کنیایی و ارتش آمریکا، نقشی قطعی در تبیین روش‌های جدید، با پی‌گیری‌های هیلاری کلینتون، در حکومت آمریکا داشته است.

آشکار است که آمریکایی‌ها سنت دور و درازی در بهره‌گیری از فن‌آوری ارتباطات برای انتقال «صدای آمریکا» دارند. «صدای آمریکا» نام رادیویی است که در همۀ جهان پخش می‌شود و در طی جنگ جهانی دوم برای حمایت از منافع آمریکایی‌ها راه اندازی شده است. با این حال در چند سال گذشته ابزار «توانایی هوشمند» (smart power) در برنامه‌های راهبردی آمریکا یک محور شده است. گونه‌ای از« سافت پاورِ» (توانایی نرم) – که هدفش به‌کار‌گیری ابزارهای تاثیر‌گذارِ غیر‌خشن چون فرهنگ و ایدئولوژی، توسط «ژوزف نای» ساخته شده است.

.

توانایی هوشمند

.

بهره‌گیری از این «توانایی هوشمند» در سال ٢٠٠٤ توسط خانم «سوزان نوسل»، سرپرست سازمان دیدبان حقوق بشر، به نظریه‌ای تبدیل شده است که بنا به آن، منطبق بر هر شرایطی فهرستی از ابزار دیپلماسی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، قانونی و یا فرهنگی را می توان ارایه داد. هدف، همچنین، کمک‌کردن به موسسات آمریکایی سطوح بالای فن‌آوری در چهارچوب همکاری‌های به روز شدۀ حکومت با بازار و سازمان‌های غیر دولتی (NGO) و یا بنیادهای نیکوکاری است. با این نظریه، دیپلماسی آمریکایی راه بر یک الگوی اقتصادی می‌گشاید که بخش بازار و بخش خدمات غیرانتفاعی را به هم پیوند می‌دهد.

.

ابزاری برای دور‌زدن سانسور اینترنتی

شبکه ارتباطات رایانه‌ای و تلفن‌های همراه ابزار ویژه این برنامه‌اند. در این باره، خانم کلینتون در گفتگوی مهم خود در تاریخ ١٥ فوریه ٢٠١١ می گوید: «گروه فنی برنامۀ نقشه جغرافیائی با توانائی کنش‌متقابل را در اختیار ما گذاشته است که با کمک آنها می‌توانیم نیازها و منابع را شناسایی کنیم. همین دوشنبه [در هاییتی] دختر ٧ ساله و دو زن از زیر آوار فروشگاهی، که فرو ریخته بود، توسط یک گروه جستجو و نجات آمریکایی پیدا شدند. این‌ها پیامکی برای دریافت کمک فرستاده بودند.» برای پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر، وی بر ضرورت دستیابی مردم به این فن‌آوری تاکید می‌کند و فراخوان می‌دهد به «شراکت در این صنعت، فضای دانشگاهی و انجمن‌های غیر‌دولتی (NGO) را برای سامان‌دهی به تلاشی مداوم و امکان بهره‌برداری از فن‌آوری ارتباطات را فراهم می‌آورد و آن را در راه اهداف دیپلماسی ما به کار می‌گیرد.»(١) کاموسیون (Commotion)، با بودجه‌ای ٢ میلیون دلاری، پروژۀ نمونۀ این رویکرد است. این برنامه شبکه‌ای از تلفن همراه مستقل است که بر مبنای اصول اینترنتی کار می کند و در یک چمدان جای می گیرد. این ابزار به فعالان سیاسی امکان می دهد که از سانسور شبکه بگذرند، بیاد می آوریم که در دوران حسنی مبارک در ژانویۀ ٢٠١١ درست پیش از سقوط حسنی مبارک اینترنت قطع شده بود. در سرآغاز این پروژه، یک فعال هوادار نرم افزار آزاد و آزادی اینترنتی، آقای ساشا میانرات بوده است که می‌خواهد با وای- فای (Wi-Fi)  رایانه‌های دستی و تلفن‌های همراه را به هم مرتبط کند تا بتواند یک زیرساختار بی‌سیم را با توانایی بالای انتقال داده‌ها بسازد(٢) و با آن ابزار امنیتی امکان این را فراهم آورد که کاربران ناشناس بمانند. چنین بود که به گونه‌ای متناقض، همان زمان که ویکیلیکس (WikiLeaks) در کار دستبرد زدن به مدارک وزارت امور خارجه آمریکا بود، هوش دیپلماتیک به معضل فعالیت‌های هک‌کنندگان (Hacktivistes) می‌پرداخت.(٣)

افغانستان اولین گسترۀ آزمایش این فن‌آوری- دیپلماتیک(٤) بوده است. در سال ٢٠٠٩، ١٥ میلیون از مردمان این کشور ٣٠ میلیونی مشترک تلفن همراه بوده‌اند. ٦٥ درصد این مشترکین به هم پیامک می‌فرستند و بیش از ٥٠ درصد آنها از تلفن همراه خود برای گوش‌دادن به رادیو استفاده می‌کنند. با این داده‌ها، ارتش آمریکا متوجه این شد که طالبان در مناطقی که کمتر زیر پوشش تلفن‌های دستی‌اند فعال‌ترند و با پی‌بردن به این رابطه، ارتش آمریکا ١١٣ میلیون دلار برای گسترش ارتباطات غیرنظامی، به همراه برنامه‌ای راهبردی که تبلیغات و توسعۀ اقتصادی را در بر داشت، سرمایه‌گذاری کرد. از دیگر سو، پلیس افغانستان برای مبارزه با فساد مالی دستمزد کارمندان خود را نه با پول نقد که به واسطۀ تلفن‌های همراه م. پیزا (M-PAISA) می‌پردازد.(٥)

.

توانایی هوشمند-راهبری از پشت پرده

.

دست اندرکاران گوناگون بر تنوع به‌کار‌گیری فن‌آوری سیاسی می‌افزایند. از میان آنها می‌توان از برنامۀ «جاده‌های ابریشم رایانه‌ای» نام برد که به دست گروه Internet Bar Organization راه‌اندازی شده است. می‌دانیم که ٨٥ درصد مردم افغانستان از راه کشاورزی روزگار می‌گذرانند؛ پس از سال‌ها جنگ، درگیری‌های فراوانی بر سر مالکیت زمین‌‌ها به وجود آمده است. به دنبال این درگیری‌ها، بهره‌گیری از برنامه‌های راهیاب (GPS)، تصویر و پیامک‌ها برای فرستادن اطلاعات به گونه‌ای امن در یک بایگانی داده‌ها به کار گرفته شده است. چنین است که یک دفتر اسناد رسمی مجازی شکل گرفته است و یک همراهی حقوقی در پیوند با حقوق عرفی هم در دسترس است تا این اختلاف‌ها را پایان بخشد.

توانایی هوشمند (smart power) همچنین در نظارت بر انتخابات به کار گرفته می‌شود، نمونۀ آن را در گینه، در آفریقا می‌بینیم. سفارت آمریکا در گینه از کمیتۀ انتخاباتی این کشور برای راه‌انداختن برنامه‌ای به نام « رای می‌دهم، می‌بینم و می‌فرستم» پشتیبانی کرده است. این برنامه امکان این را فراهم آورد که، به هنگام انتخابات ٢٧ ژوئن ٢٠١٠، پیامک‌ها از طریق یک سایت از سوی رای دهندگان و ناظران بررسی و تحلیل شوند.(٦) سفارت فرانسه با مرکزی مطبوعاتی در این برنامه شرکت کرده بود. نظارت رسمی و «نظارت شدن» شهروندی (به مانند مورد اوشاهیدی در کنیا) که گاه از راهکارهای همانندی استفاده می‌کنند، همدیگر را کامل می‌کنند. در سال‌های ٢٠١٠ و ٢٠١١ ، در سودان، کنترل انتخابات توسط شهروندان از سوی دپارتمان حکومتی آمریکا پشتیبانی شد. پیش از این هم سامانه‌هایی که از برنامۀ اوشاهیدی الهام گرفته بودند در کشورهای اتیوپی، مصر، تانزانیا، ساحل عاج و در لیبریا به کار برده شده بودند.(٧) گزارش‌های ارسالی هم تقلب‌ها (ناشدنی‌بودن رای‌دادن، کمبود تعرفۀ انتخاباتی برای برخی کاندیداها، ...) و هم نابسامانی‌های دوران انتخابات (زورگویی، نابرابری‌ها، تهییج نژادی، ...) را در بر می‌گرفت و امکان اطلاع‌رسانی در بارۀ خشونت‌های پس از انتخابات را هم فراهم آورد.

به کمک تلفن‌های همراه، که نسبت به یک رایانه در شرایط نظارت بیشتر در دسترس قرار دارند، کارهای غیرقانونی با سرعت ارسال پیامک‌ها روی نقشه مشخص می‌شوند. این رویکرد ریشه در حساب‌پذیربودن (accountability) دارد ، واژه‌ای که ترجمه اش به فارسی دشوار است. اگر چه در حوزۀ سیاسی، این واژه «پاسخگوکردن دولت‌ها» معنی می‌دهد، در حوزۀ جامعه‌شناسی واژۀ یاد‌شده به شبکه‌ای از مفاهیم اشاره دارد که مستند‌بودن، آشکاربودن و پاسخ‌گویی را در بر می‌گیرد.(٨) در این چهارچوب، آشکاربودن از فلسفه‌ای سیاسی ناشی می شود که به ما اجازه می‌دهد که به پیمانی اسنادی برسیم، به این معنی که نتوان[در شرایطی] انکار کرد که «در جایی برای کسی اتفاقی افتاده است»، و پاسخ‌گویی همگانی را به دنبال داشته باشد.

.

استفاده از توانایی هوشمند در کنار لشگرکشی

.

از شهر سیلیکون ولی (Silicon Valley) خانم کلینتون برای تمامی کارفرمایان حوزۀ فن‌آوری پیام زیر را فرستاده است: «ضروری است که از افرادی که در پشت سازوکار این دستگاه‌ها قرار دارند، یعنی از مخترعان و خودِ کارفرمایان، پشتیبانی کنیم. ما می دانیم که بسیاری صاحبان صنایع آماده‌اند که بخشی از تخصص کارکنان‌شان را وقف حل مشکلات موجود جهان کنند ولی اغلب نمی‌دانند چگونه آن را به انجام برسانند. چگونه کار را آغاز کنند؟ چه نگاهی می‌تواند بیشترین تاثیر را داشته باشد؟»(٩) این سخنان، که در حمایت از همکاری صنعت فراورده‌های همراه(١٠) در آفریقا گفته شده است، بخشی از فراخوانی است برای همکاری میان دیپلمات‌ها، صاحبان‌صنایع و انجمن‌های غیر‌انتفاعی.

.

افریقا بازاری پررونق

آیا این فراخوانی به خیرخواهان است؟ فقط این نیست. پس از آسیا، آفریقا دومین بازاری است که بیشترین توسعۀ این صنعت را داشته است. در نوشتۀ «گزارش نهایی سال ٢٠١١، بررسی صنعت فراورده‌های همراه آفریقا» که توسط بنیاد جهانی دست‌اندرکاران صنعت فراورده‌های همراه (GSMA) منتشر شده است می‌بینیم که در پایان سال ٢٠١١، ٦٤٩ میلیون اتصال به شبکه ضبط شده است و حدود ٧٣٥ میلیون مشترک تا پایان سال ٢٠١٢ پیش‌بینی شده است.

.

اپ هایی برای آفریقا

.

گوگل، که در آفریقای جنوبی و در کنیا مستقر شده است و در پیوند با بنیاد گرامین(١٠) و شرکت MTN قرار دارد، ساختار گسترش کاربردی به نام AppLab را راه‌اندازی کرده است که در آن خدمات گوناگون صنعت همراه به انجام رسیده‌اند: برنامۀ SMS Tips که به پرسش‌های پزشکی و کشاورزی پاسخ می‌دهد که با پیامک فرستاده شده‌اند، همچنین Google Trader که شرکت‌های کوچک را به خریداران به گونه‌ای همزمان پیوند می‌دهد. از طریق برنامه‌هایی چون Apps4Democracy ، که کنکوری رقابتی است و در بردارندۀ داده‌های همگانی‌ای است که دولت در سایت Data.gov در اختیار همگان می‌گذارد، دست‌اندرکاران برنامۀ توانایی هوشمند همکاران جدیدی را جذب می‌کنند. بر مبنای این الگوست که جریانی که  Apps4Africa  نام گرفته است، در ژوئیۀ سال ٢٠١٠ به دست خانم ژودیت مک‌هال، منشی دوم دیپلماسی و خدمات عمومی، در نایروبی به راه افتاد. این حرکت، موجد بیست و اندی برنامه پیشنهادی در کنیا، رواندا، اوگاندا و تانزانیا شد. ابزار سود‌آوری به نام مامابیکا(١١)  به زنان باردار حلبی‌آبادهای نایروبی پیشنهاد یک برنامۀ پس‌انداز ٩ ماهه را می‌دهد که به حسابی بانکی مربوط به تلفن وابسته است. این پس‌انداز به این زنان باردار این امکان را خواهد داد که در مرکزی بهداشتی زایمان کنند.(١٢) از دیگر همکاری‌ها و برنامه‌های پشتیبانی‌شدۀ توانایی هوشمند «فمینیست» و فن‌آورانۀ خانم کلینتون می‌توان از برنامۀ mWomen BOP Apps Challenge(١٣)  نام برد که هدف‌اش به وجود آوردن کاربردهای ویژه برای زنان کشورهای تهی‌دست است. الگوی آن هم برنامۀ HarassMap است که موارد مربوط به دست‌اندازی‌های جنسی و خشونت‌های خانوادگی در مصر را روی نقشه نشان می‌دهد.

شمار بسیاری از بنیادهای آمریکایی در این زمینه فعالیت می‌کنند. زمانی که برخی از نقش‌آفرینان محلی با تاسی به خوانندۀ مبارز آفریقایی- آمریکایی جیل سکات هرون (Gil Scott Heron) می‌گویند که «برای انقلاب سرمایه گذاری نخواهد شد»(١٤)، نقش این بنیادها پرسش‌برانگیز می‌شود. پی‌یر امیدیار (M. Pierre Omidyar) بنیاد‌گذار ای‌بای (eBay)، شرکتی به نام «بنیاد امیدیار» را با سرمایه‌ای ٢ میلیون یورویی در جنوب صحرای افریقا پایه‌ریزی کرده است. وی که رویکردش را در مجلۀ «هاروارد بیزنزری وی‌یو»(١٥) توضیح می‌دهد، برنامه‌اش را مبتنی بر محور «فن‌آوری‌ای می‌گذارد که به شهروندان ابزاری را می‌دهد» که دولت‌ها را وا‌می‌دارد که آن را به حساب آورند. یک سازمان غیر‌دولتی به نام HIVOS، این بنیاد را در نایروبی سرپرستی می‌کند. در سپتامبر ٢٠١٠، در همایش سازمان کلینتون گلوبال اینی‌سیاتیو(١٦)، که در سال ٢٠٠٥ توسط رئیس‌جمهور پیشین آمریکا ویلیام‌کلینتون پایه‌گذاری شده بود، بنیاد امیدیار واریز مبلغ ٥٥ میلیون دلار خود را به شبکۀ Tech for transparency آغاز کرد. نزدیک به نصف این مبلغ برای نوآوری در زمینۀ صنعت ابزار همراه هزینه شد. این بنیاد همچنین از برنامۀ FrontlineSMS پشتیبانی می‌کند که برنامه‌ایست از شبکۀ پیامک‌ها که به ارتباط‌های سازمان‌های غیر‌دولتی واگذار شده است و در برنامۀ اوشاهیدی هم شراکت دارد.

برای آقای بیل گیتز، بنیاد‌گذار میکروسافت و برجسته‌ترین نقش‌آفرین در زمینۀ فن‌آوری انسان‌دوستانه در دنیا(١٧)، فروختن رایانه در کشورهای تهی‌دست کارایی کمی دارد، به جای آن باید قطعا تلفن همراه را به کار گرفت که با آن می‌توان جان کسانی را نجات داد.(١٨) چنین است که وی در برنامۀ mHealth (استفاده از تلفن همراه در زمینۀ بهداشت) شرکت می‌کند و به برنامه‌های نرم‌افزاری مبارزه با ویروس ایدز، مالاریا، سل و.. کمک می‌رساند و با این کار طبیعتا برنامه‌های Windows Mobile، از برنامه‌های مایکروسافت، در اولویت قرار می‌گیرند.

بنیاد بیل و ملینا گیتز(١٩) در سال ١٩٩٤ با سرمایه‌ای برابر ٦٦ میلیارد دلار آغاز به‌کار کرد. برای بهره‌گیری از نظام معافیت مالیاتی باید حداقل ٥ درصد دارای‌های این بنیاد در کارهای نیکوکارانه هزینه شود. می‌ماند ٩٥ درصد بقیۀ آن که در فعالیت‌هایی به کار گرفته می‌شوند که سودآورند و گاهی هم چندان انسان‌دوستانه نیستند.(٢٠) در سال ٢٠٠٩، این بنیاد ٣ میلیارد یارانه فراهم آورد و ٤٠٩ میلیون دلار برای بهره‌گیری از ذخایر، در برنامه‌هایی که در جهت بهبود سطح زندگی در کشورهای در حال توسعه بودند، خرج کرد. در زمینۀ بهداشت عمومی، به جز دولت آمریکا، هیچ بنیاد سرمایه‌گذاری به اندازۀ این بنیاد تاثیرگذار نبوده است.(٢١) به لطف بخششی ٣٠ میلیارد دلاری از سوی آقای وارن بوفت، سرمایۀ این بنیاد به بیش از دو برابر سرمایۀ نخست رسانده شده است و بزرگ‌ترین بنیاد نیکوکاری شناخته می‌شود.(٢٢)

پیوند میان گروه گیتز و بوفت به ماتیو بیشاپ، رئیس‌دفتر روزنامه اکونومیست در نیویورک، امکان داد که واژۀ «انسان دوستی سرمایه دارانه»(٢٣) را بسازد. این واژه برای نشان‌دادن همگونی امور از کارهای آرمانی به کارهای درآمدزا به‌کار می‌رود(٢٤) گروه گیتز و بوفت گونۀ نوی از شراکت با سازمان‌های نیکوکاری و دولت را تحمیل می‌کنند. اینان می‌خواهند نشان دهند که در زمانی که حکومت‌ها بودجه‌های اجتماعی‌شان را کم می‌کنند، و کمتر در این باره ریسک می‌کنند، تا جایی که سازمان‌های انسان‌دوستانه آن را برنمی‌تابند، بنیاد اقتصادی می‌تواند «بزرگ‌ترین قدرت "خوبی" در دنیا باشد.»

.

کارهای آرمانی و کارهای درآمدزا

به گفتۀ آقایان گیتز و بوفت، «بخشیدن» می‌تواند این چنین به بزرگ‌ترین اهرم تغییرات در دنیا تبدیل شود، البته «بخشیدن» به گونه‌ای راهبردی و همخوان با الگوهای بازار. این انسان‌دوستان جدید باید، به معنی نخست واژه، به عنوان «سرمایه‌گذاران اجتماعی» شناخته شوند. اینان همان‌گونه نیکوکاری‌ای را نمی‌کنند که نخستین صنعت‌کاران چون آندرو کارنژ و جان د. راکفلر انجام می‌دادند. در فرهنگ این بازیگران، فن‌آوری امکان این را هم فراهم می‌آورد که راه‌هایی به سوی سرمایه‌گذاری ایجاد کرد. چنین است که تلفن همراه از نظرگاه انسان‌دوستیِ سرمایه‌دارانه همان است که زمان‌سنج در نظرگاه تایلوریسم. این ابزار به لطف کارکردهای گوناگون‌اش، پیامک، دوربین عکاسی و فیلم‌برداری، پیام‌گیر، راهیاب (GPS)، ابزار خوبی برای گزارشگری و در نتیجه شفافیت [همه چیز] است. با این کارکردها، کارهایی که از آنها پشتیبانی مالی شده است را می‌توان با جزئیات به سرمایه‌گذاران نشان داد. هرکدام از آنها می‌توانند ببیند که چگونه طرح اجرا شده است و تا کجا مفید است. با عمل انسان‌دوستانۀ فنی، انسان‌دوستی عقلانی می‌شود و کمک نوع‌دوستانه به سرمایه‌گذاری تبدیل می‌شود. به نظر می‌رسد که ثروتمندان جدید شهر سیلیکون ولی، میلیاردرهای رایانه‌ای، که گاهی از کارهای تجاری‌شان هم کناره گرفته‌اند، تصمیم گرفته‌اند که به فتح بازار رو به رشد بیایند. تلفن همراه، که تا این اندازه کاراست و خدماتی واقعی به مردم ارایه می‌دهد، برای این بازار ابزار مناسبی است.

.

.

نویسنده: لورانس الار Laurence ALLARD

دانشیار دانشگاه لیل ٣ و پاریس ٣، نویسندۀ کتاب‌های «اسطورۀ تلفن همراه»، «شوالیۀ آبی» (٢٠١٠) و «آینده رسانه‌ها، مبارزه از راه اینترنت، راهی میان وادادگی و تجربه» (با کمک اولیویه بلوندو (Olivier Blondeau)) ، انتشارات آمستردام در پاریس (٢٠٠٧).

.

ترجمه: محسن حافظیان

.

.

پانویس‌ها:

(1) « Remarks on Internet Freedom », 21 janvier 2010.

(2) Yves Eudes, « Commotion, le projet d’un Internet hors de tout contrôle », Le Monde, 30 août 2011.

(3) Mot-valise rassemblant hack – bricolage informatique – et activisme. Lire Jean-Marc Manach, « Les “bidouilleurs” de la société de l’information », Le Monde diplomatique, septembre 2008.

(4) Techno-diplomatie

(5) Monty Mumford, « M-Paisa : Ending Afghan Corruption, one Text at a Time », Techcrunch, 17 octobre 2010.

(6) Charles W. Corey, « SMS Texting Program Allows Guinean Voters to Protect Their Votes », www.america.gov (archive), 21 juin 2010.

(7) Le lien vers toutes les actions citées : http://blog.ushahidi.com/index.php/...

(8) Cf. Harold Garkinkel, Recherches en ethnométhodologie, Presses universitaires de France, Paris, 1967 (rééd. 2007), qui fait de l’accountability le ressort même de l’ordre social suivant cette dynamique entre voir, interpréter et accomplir.

(9) « Clinton to Tech Innovators and Entrepreneurs : “We Want You” », 15 octobre ANNEE, Fastcompany.com

(10) Mobil

(11) Cette fondation spécialisée dans la microfinance a dès 1997 aidé des femmes ougandaises à développer de petits commerces de téléphonie mobile.

(12) Mamabika

(13) Laurence Allard, « Monnaie mobile : des services innovants portés par les usagers », 24 novembre 2010, www.mobactu.fr

(14) TechWomen

(15) Hakima Abbas, « The role of donors in the movement for social justice in Africa », Pambazuka News, Nairobi, 17 novembre 2010.

(16) Pierre Omidyar, « How I Did It : EBay’s Founder on Innovating the Business Model of Social Change », Harvard Business Review, Boston, septembre 2011.

(17) Clinton Global Initiative

(18) Technophilanthropie

(19) Brian Dolan, « Bill Gates : Mobiles not PCs for global health », 27 avril 2010, www.mobihealthnews.com

(20) Fondation Bill et Melinda Gates (BMGF)

(21) Cf. Charles Piller, Edmund Sanders et Robin Dixon, « Les investissements bien peu philanthropiques de la Fondation Gates », Problèmes économiques, Paris, octobre 2008.

(22) Source : http://keionline.org/microsoft-timeline

(23) Philanthrocapitalisme

(24) Matthew Bishop et Michael Green, Philanthrocapitalism : How the Rich Can Save the World, Bloomsbury Press, VILLE, 2008, www.philanthrocapitalism.net

.

.

منابع:

سایت لوموند دیپلماتیک

سایت سرمایه‌گذاری برای آفریقا

سایت AZquotes

سایت مرکز ملی مطالعات فضایی

.

.

www.etesalkootah.ir ||   2017-09-27 © 

2015 www.etesalkootah.ir  © All rights reserved.

تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو،  تلویزیون و رسانه های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه  استفاده  کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است.

.