.
.
پس از ساخت آن ساعتها و آشنایی با دیجیتال و گیتهای منطقی باز هم علاقه اصلی من رادیوآماتوری بود. مدارهای زیادی را مطالعه میکردم ولی همچنان چشم امیدم به مجله ی «علم الکترونیک» بود که شاید از طرف آن گشایشی پیش بیاید.
همین طور هم شد و بالاخره شمارهی «ویژهنامه شهریور ۶۶» منتشر شد با همان مدار فرستنده-گیرندهی ۲۷ مگاهرتزی معروف استاد «محمد عاملی»، از پیشکسوتان رادیوآماتوری ایران، که فکر کنم نقطهی عطفی برای بیشتر رادیوآماتورهای ایران بود. این شمارهی مجله، با یک طرح روی جلد قشنگ از نقشهی ایران با عکسی از این فرستنده گیرنده در قلب آن، که با دیدنش قند توی دل هر رادیوآماتوری آب میشد، بسیار محبوب شد.
.
.
طرح بسیار خوبی بود. اغراق نیست اگر بگویم که شاید تا امروز بیش از صد بار توضیحات آن مدار را خوانده باشم. آن قدر با علاقه این مقاله را میخواندم که متناش را تقریباً از بر شده بودم، اما باز هم آن را میخواندم و از خواندناش لذت میبردم.
خود آن طرح و توضیحاتاش کلاس درسی بود از مدارهای رادیویی: نوسانگر یا اسیلاتور، مدولاسیون، سوپرهترودین، مدار سکوت، مدار کنترل خودکار بهره یا AGC، مدار مخلوطکننده یا میکسر و خلاصه همهی آن چه که در یک مدار فرستنده و گیرنده به کار برده میشود. آن قدر ذوقزده بودم که حتی اوایل متوجه نشدم لیست قطعات این مدار داده نشده است! اوج دوران جنگ تحمیلی بود و ملاحظات فوقالعادهای وجود داشتند. شاید چنین مسایلی مدیریت مجله را به این تصمیم سوق داده بود. با این حال بارها و بارها این مقالهی زیبا را خواندم و با مقایسهاش، مخصوصاً قسمت گیرندهاش با بقیهی مدارات، مقادیر خیلی از قطعات را کشف کردم.
.
.
.
هر چند بسیاری از قطعات مورد نیاز را در اختیار نداشتم و یا نتوانسته بودم مقدار آنها را تشخیص دهم یا حدس بزنم، ولی از شدت علاقه، همان اول کار دو نسخه از فیبر مدار چاپی آن را با روش ماژیک و اسید ساختم.
این شماره از مجله برایم مثل قرآن و دیوان حافظ بود و گل سرسبد کتابهایم. آن را همه جا با خودم میبردم تا شاید کسی را پیدا کنم که مرا در مورد ابهاماتی که داشتم راهنمایی کند.
پیش از همه ترانزیستور 2SD612 را که دستیافتنی بود، تهیه کردم. زوج کریستالهای فرستنده و گیرنده با اختلاف ۴۵۵ کیلوهرتز نداشتم، فقط همان دو تا ۲۷/۱۲۵ مگاهرتزیهای قبلی را داشتم ولی این که استاد عاملی در طرح خود از یک مدار نوسانگر بدون کریستال استفاده کرده بودند، دلگرمم میکرد.
چندتایی هم ترانزیستور2SK41 خریدم. ترانسهای فرکانس میانی، یا همان آی.اف.ها و چند قطعه دیگر را هم تهیه کردم. آی.سی. تقویت صدا و مدولاتور از نوع HA1366 را پیدا نکردم، ولی امیدوار بودم که چه بسا بشود یک مدار مجتمع تقویت صوتی با همان حدود مشخصات فنی جایگزیناش کرد.
بوبینهای نوسانگر و طبقات فرکانس میانی را هم از اوراقیهای خیابان طالقانی خریده و پیچیده بودم و با چسب شارلاک آنها را فیکس و محکم کرده بودم.
دیگر همهی فکر و ذکرم شده بود ساخت این مدار. به چند نفر از دوستان دبیرستانیام قول داده بودم که عاقبت یک روزی این مدار را میسازم. گاهی وقتها که به من میرسیدند از روی شوخی و شاید تمسخر میگفتند: «چطوری دو ۶ ؟» که منظورشان همان مدار مجلهی شماره دوم برج ۶، یا شهریور ۶۶ بود...
.
ادامه دارد...
.
.
www.etesalkootah.ir || 2018-12-03© 2015 www.etesalkootah.ir © All rights reserved. تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو، تلویزیون و رسانه های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه استفاده کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است. |
.
آخ که دست به دلم گذاشتی مهندس . هنوز هم آرزو دارم این مدار رو بسازم ولی فکر کنم الان دیگه هیچ کدوم از قطعات دیگه گیر نیاد.
عجب مجله ای .روز شماری برای خرید . واقعا که در اون دوران بدون دسترسی به منابع آنچنانی و در بهبوهه جنگ چطور این مجله رو ماهی دوباره چاپ میکردند.
درود بر همه عزیزان