.
.
فرستندههای امواج مافوق بلند، که در ردهبندی طیف امواج الکترومغناتیسی به آن «باند فرکانسهای خیلی پایین» یا به انگلیسی VLF میگویند و کوتاه شدهی عبارت Very Low Frequency است، نسل اول فرستندههای بیسیم در تاریخ مخابرات دنیا بودند. در آن زمان که نه تنها از فنآوری نیمهرساناها خبری نبود، بلکه حتی لامپ الکترونی هم دوران نوجوانی خود را می گذراند و هنوز لامپ سهقطبی (تریود) هم اختراع نشده بود، تولید فرکانس به کمک وسایل و ابزار و ماشینهای الکترومکانیکی انجام میشد. «چیزهایی» که، به علت نقش «جرقه» در کارکرد آنها، در آن دوران با نامهایی چون «چرخ صاعقه» و «سیم صاعقه» خوانده میشدند. استفاده از الکتروموتور و کنتاکتهای جرقهزن در تولید فرکانس بالا باعث شد که به فرستندههای آن زمانه نیز «فرستندهی ماشینی» بگویند.
.
.
در طول زمان و با توسعهی علم و فن الکترونیک، فرستنده های ماشینی بازنشسته شدند و جای خود را به فرستندههای روزآمد لامپی و حالت جامد (نیمههادی) دادند. اما امروز هم یکی از این فرستنده های تاریخی قادر به کار است و تاسیسات آن در فهرست میراث فرهنگی یونسکو به ثبت رسیده است. این ایستگاه فرستنده با شناسهی SAQ، فرستندهی امواج مافوق بلند «گریمه تون» (Grimeton) در نزدیکی شهری به همین نام در سواحل جنوب غربی کشور سوئد است.
تنها فرستندهی ماشینی جهان، که همچنان قادر به کار است، در این ایستگاه قرار دارد: فرستنده ای که در مراسم ویژه، مانند روزی که در هر سال به ابتکار «ارنست فردریک ورنر آلکساندرسون» به عنوان «روز بازدید همگانی» نامگذاری شد، روی فرکانس 17/2 کیلوهرتز برای مخابرهی یک پیام کوتاه مورس به کار انداخته میشود. این روز همه ساله یا آخرین یکشنبهی ماه ژوئن و یا اولین یکشنبهی ماه ژوئیه است.
.
.
آنتن فرستندهی این ایستگاه آنتنی است که به نام مخترع آن «آنتن آلکساندرسون» نامیده می شود و دربردارندهی 12 رشته سیم مسی به درازای 2/2 کیلومتر است که بر روی 6 دکل عظیم، مانند دکل های انتقال برق فشار قوی، به بلندی 127 متر و با بازوهایی به درازای 46 متر، کشیده شدهاند.
.
.
این ایستگاه فرستنده در اول دسامبر 1924 (1302 خورشیدی) در آغاز روی طول موج 18600 متر (16/13 کیلوهرتز) راهاندازی شد. افتتاح رسمی آن، اما، در دوم ژوئیه 1925 اتفاق افتاد. در این مراسم شاه گوستاو پنجم و همچنین مخترع فرستندهی ماشینی حضور داشتند.
.
.
اساساً ایستگاه گریمهتون به شبکه ای متشکل از 17 ایستگاه فرستنده با ساختار همسان تعلق داشت که همگی به «آلترناتور الکساندرسون» 200 کیلوواتی مجهز بودند. با وجود این که ساخت تعداد بیشتری ایستگاه فرستنده برنامهریزی شده بود، تنها چند ایستگاه جدید در ایالات متحده، در هاوایی، در منطقهی وِیلز بریتانیا، در لهستان و در سوئد به بهرهبرداری رسیدند. در آغاز، ایستگاه «رادیو گریمهتون» برای مخابرهی پیام با «رادیو سانترال» در لانگآیلند نیویورک مورد استفاده قرار می گرفت، اما نیروهای مسلح سوئد از این فرستنده برای برقراری ارتباط با زیردریاییهای خود هم استفاده می کردند، چرا که امواج الکترومغناتیسی با این طول موجهای بسیار بلند میتوانند چند متری در آب شور دریا نیز نفوذ کنند.
این فرستنده در سال 1995، در حالی که هنوز در وضعیت کاری عالی قرار داشت، به علت کاهش علاقهی ارتش به آن تعطیل شد.
در مجموعهی این ایستگاه چند فرستندهی موج کوتاه به همراه یک دکل فولادی 260 متری که در سال 1966 برای انتشار برنامههای رادیویی موج اف.ام. و کانالهای تلویزیونی ساخته شد، نیز وجود دارند.
با تلاش پیگیرانهی انجمنهای دوستداران و پشتیبانان این ایستگاه مخابراتی برای حفاظت و نگهداری از آن، این تاسیسات در سال 1996 قانوناً به عنوان یادگار ملی صنعتی سوئد شناخته شد و در نتیجه، راه برای تخصیص بودجهی مرمت و نگهداری آن به مدت نامحدود باز شد. «فرستندهی امواج مافوق بلند گریمهتون» امروزه در فهرست مهمترین نقاط دیدنی سوئد جای دارد.
در دوم ژوئیه 2004 این ایستگاه از طرف یونسکو به عنوان میراث فرهنگ جهانی اعلام شد. این سیزدهمین میراث جهانی یونسکو در کشور سوئد است. به این ترتیب گریمهتون به عنوان لنگرگاهی در راه فرهنگ صنعتی اروپا شناخته شد.
امروز هم این فرستنده هر سال در «روز بزرگداشت الکساندرسون» و در روز کریسمس به کار انداخته میشود.
.
.
همچنین، در مراسم ویژه، مثلاً در مراسم رسمی سازمان ملل پیامهایی مخابره میکند. علاوه بر این، ارسالهای آزمایشیِ چندی، بدون پیشآگاهی همگانی، صورت میگیرد. پیامرسانی منظم این فرستنده توسط دوستداران فنآوری رادیو و رادیوآماتورها در تمام دنیا دنبال میشود. گردانندگان این ایستگاه پس از هر دوره ارسال پیام، با اشتیاق در انتظار رسیدن «گزارش دریافت» علاقهمندان هستند. این گزارش ها را تهیهکنندگان آن در جدولی درج میکنند و از طریق ایمیل برای گردانندگان ایستگاه میفرستند. چنین جداولی را میتوان از تارنمای ایستگاه نیز دریافت کرد. ایستگاه دارای 200 تا 300 شنوندهی دایمی است و از روی این اعداد میتوان حدس زد که تعداد بیشتری به آن گوش میدهند.
.
نمونهای از «گزارش دریافت» تصویری یک رادیوآماتور |
.
افرادی که صدای پیامهای مورس این فرستنده را دریافت کنند، میتوانند گزارش دریافت خود را از طریق انجمن آماتوری سوئد (Swedish Amateur Association SSA) و یا مستقیم از طریق پست به نشانی زیر بفرستند:
Alexander
Grimeton Veteranradios Vänner
Radiostationen
Grimeton 72
S-430 16 ROLFSTORP, SWEDEN
شناسهی رادیو آماتورهایی که در این کار مشارکت کنند، بعداً در سایت http://alexander.n.se/ منتشر خواهد شد. علاقهمندان میتوانند از طریق همین تارنما در جریان برنامههای بعدی این ایستگاه قرار گیرند.
.
.
نشانی بالا مربوط به «گروه دوستداران گریمه تون با نام الکساندر» است که از کارکنان سابق این مجموعه و افراد علاقهمند دیگر تشکیل شده است. این افراد به صورت داوطلبانه برای حفظ و نگهداری و سر پا ماندن این فنآوری کهنسال فعالیت میکنند. در گروههای کاری و مطالعاتی این مجموعه، توانایی های فردی هر عضو برای عملیاتی نگهداشتن این تاسیسات مورد استفاده قرار میگیرد. کارهایی چون: تعمیر و نگهداری دکلها و سیمهای آنتن، تعویض قطعات پوسیده و رنگ زدن دورهای آنها، بررسی در مورد خوردگی اجزا و قطعات و ارایهی راهحل مقابله با آن، نگهداری ساختمانها و برگزاری برنامههای بازدید و مانند اینها.
.
.
در ادامه، یک فیلم مستند آلمانی از این ایستگاه رادیویی را خواهید دید. برگردان فارسی گفتار این فیلم در زیر به خوانندهی گرامی تقدیم میشود.
.
فرستنده ی رادیویی امواج مافوق بلند VLF در «گریمهتون» |
.
برگردان گفتار فیلم:
پیشدرآمد موسیقاییِ عظیم این کنسرتِ فنآورانه که نقطهی اوج آن انتشار تبادلات انسانی است، همواره چنین به گوش رسیده است. یک متخصص رادیو در گام نخست لشگری از تجهیزات کمکی و فنی را راهبری میکند تا قلب تپندهی این سامانهی فرستنده بتواند در شبانگاه اولین نغمههای ویلون را بنوازد. (دقیقه 1:01) برای این کار او باید نوع پیامهایی را که قرار است منتشر شوند، انتخاب کند. اگر بخواهیم به سادگی بگوییم، پیامها می توانند علایم مورس، گفتار یا قطعات موسیقی باشند.
محل برگزاری این کنسرت فنآورانه که از امواج سرچشمه میگیرند، ایستگاه رادیویی «گریمهتون» در ساحل جنوب غربی سوئد قرار دارد. این ایستگاه فرستنده روزگاری نقشی کلیدی در دنیای پرهیجان مخابرات داشت و همراه با 20 ایستگاه دیگر از این نوع از سالهای دههی 1920 یک شبکهی جهانی بیسیم را شکل داده بود. (1:38)
امروز، اما، «گریمهتون» تنها بازمانده و تنها فرستندهی امواج مافوق بلندِ در حال کار در جهان است و به همین دلیل تحت سیانت یونسکو، ارگان فرهنگی سازمان ملل متحد، قرار گرفته است. (2:00)
اینجا هستهی اصلی این ایستگاه فرتوت، اما در حال کار است: «فرستندهی ماشینی» که کارآیی آن تا امروز بزرگ داشته میشود. هنوز هم در اینجا یک موتور یک ژنراتور جریان متناوب را میچرخاند و از این طریق جریانی با فرکانس بالا تولید میکند. (2:15)
ساخت این نیروگاه از سال 1904 توسط مردی، که به پیشگامان مخابرات رادیویی تعلق دارد، آغاز شد. او مهندس و مخترعی به نام «ارنست فردریک ورنر الکساندرسون» بود. (2:34)
او تا پایان زندگی خود افتخار آن را داشت که 340 اختراع را به نام خود به ثبت برساند. گل سرسبد این اختراعات بدون شک «فرستنده ی الکساندرسون» (Alexanderson Sender) است. با این اختراع، او سوئد را که پس از جنگ اول و در طول جنگ دوم جهانی اعلان بیطرفی کرده بود، به پایگاه مهمی برای گفتگو با جهان تبدیل کرد. (2:59)
با توجه به خرابیهای مداوم کابل های زیرآبی، بدون اطلاعرسانیِ بیسیم، دنیا در بیخبری قرار میداشت. تا پیش از پدید آمدن امکان اطلاعرسانی نامرئی، گروههای کاری دایم در حال دست و پنجه نرم کردن با قرقرههای سنگین کابلهای زیردریایی در زیر اقیانوس اطلس بودند و تلاش میکردند تا کابلهای دریایی که نقش پلهای زیرآبی برای نقل و انتقال حجم روزافزون پیامها را میان اروپا و آمریکای شمالی بازی میکردند، بین دو قاره در ژرفای دریا بخوابانند. خواباندن دهها هزار کیلومتر کابلهای قطور ارتباطی میان دنیای کهن و قارهی جدید، همانند نبرد با یک مارماهی عظیم بود. نبردی که انسانها اغلب بازندهی آن بودند، چرا که کابلهای زیردریا لغزنده بودند و مرتب از دست میرفتند و به کف دریا فرومیافتادند، جایی که دیگر دسترسی به آنها وجود نداشت. با از دست رفتن هر کابل، مبالغ میلیونی سرمایهگذاران نیز بر باد میرفتند. (4:05)
کشف امواح الکترومغناتیسی و انتشار جادوییِ بدونِ سیم آنها در محیط، عصر جدیدی را در عرصهی فن مخابرات گشود. این امواج دنیا را در طول یکصد سال چنان عمیق تغییر دادند که اثر آن فقط با اختراع ماشین بخار قابل قیاس است. (4:36)
در بهراه انداختن این انقلاب تعداد زیادی از پیشتازان الکترودینامیک نقش بازی کردند. ما بدهکار «الکساندرو گراف ولتا» و نظریه ی بنیادینِ جریان الکتریسیتهی او هستیم، به «کریستیان اورشتِد» بهخاطر کشف این که جریان الکتریکی را میدان مغناتیسی همراهی میکند، به «مایکل فارادی» به علت اختراع مولدهای الکتریکی برای تولید برق، به «ساموئل مورس» برای اولین پیام مورساش با این مضمون: "آنچه خدا آفریده!"، به «جیمز ماکسول» و «هاینریش هرتس» برای این کشف دورانساز که نوسانهای الکتریکی سبب تولید میدانهای مغناتیسی میشوند که به دلیل شتاب بسیار زیادشان به صورت موج درمیآیند و سپس زمان و مکان را در چشم برهم زدنی میپیمایند، به «گیگلیمو مارکونی» برای اولین مخابرهی بیسیم پیام به آن سوی اقیانوس اطلس، و در نهایت به «ارنست الکساندرسون» برای ساختن ماشینی که امواج مافوق بلندی را به سرعت برق در تمام گوشه و کنار جهان منتشر میکند. (5:55)
انگیزهی ساخت ایستگاه فرستندهی موج مافوق بلند «گرمهتون» علاوه بر تجربهی از دست رفتن کابلهای زمینی و دریایی در زمان جنگ اول جهانی، موج عظیم مهاجرت انسانها بود. هزاران هزار سوئدی در جستجوی خوشبختی، به سوی آنچه که «سرزمین فرصتهای بیمرز» خوانده میشد، روان شده بودند. چون در این سفر، خداحافظی اغلب به معنای این بود که دیگر دیداری صورت نخواهد گرفت، وجود امکان پیامرسانی بیسیم به بازماندگان در سرزمین مادری، برای بیشتر مهاجران به مانند لنگری بود که آنان را به وطن خود مرتبط نگه میداشت. (6:31)
(تا دقیقهی 6:58 پیامهای نمادین به زبان سوئدی)
برای این که مخابرات تلهگرافی روزافزون با آمریکا بیوقفه تداوم داشته باشد، مجلس سلطنتی سوئد در سال 1920 مصوب کرد تا ایستگاههای گیرنده و فرستندهی ضروری ساخته شوند. موقعیت « گریمهتون» در فاصلهی 80 کیلومتری «گوتهبورگ» برای این مقصود ایدهآل بود. دشت مسطح وسیع این منطقه، به امواج اجازهی جریان آزاد به سوی غرب را میداد. این امواج سپس از روی دریا عبور کرده و پس از گذر از اسکاتلند به ایستگاه گیرنده در نیویورک میرسیدند. نام « گریمهتون» هم نام سادهای بود و حتی امریکاییها هم میتوانستند آن را، بدون این که تپق بزنند و یا کج و کولهاش کنند، بر زبان بیاورند. (7:41)
عملیات ماجراجویانهی آکروباتیک در ارتفاع 127 متری و کار واقعاً طاقتفرسا بر روی زمین به مدت دو سال، برنامهی روزمرهی آنانی بود که از سال 1922 برای احداث این ایستگاه فرستنده آستینها را بالا زده بودند. بزرگترین چالش، برقرار کردن شش برج آنتن بود که هر یک از دیگری 380 متر فاصله داشتند. (8:12)
این برجهای آنتن با ستونها و اجزای مورّبِ سازهی خرپایی عظیمِ خود به یک پایگاه پرتاب موشکهای فضایی شباهت دارند. حتی اگر امروز از این تاسیسات عظیم فقط به عنوان علامت راهنمای رسیدن به « گریمهتون» استفاده شود، با زیباییشناختی فنآورانهی خود یادآور آن دورانی است که در آن این سامانهی آنتن یکی از مهمترین سکوهای استارت و فرمان امواج الکترومغناتیسی ساختهی دست بشر بوده است.(8:54)
این طور نبوده که در این ایستگاه رادیویی فقط مخابره شود، بلکه در آن رانندگی هم میشده است، زیرا سامانهی آنتن میبایستی به طور دایمی معاینه و نگهداری میگردید. به این منظور مسلّماً یک دوچرخه و یا یک موتوسیکلت کفایت میکرده است. اما چون ساختمان این ایستگاه پانصدهزار کرون کمتر از پیشبینی خرج برداشته بوده، امکان این بوجود آمد که هزینهی تدارک یک خودرو، که در آن زمان امکان بسیار لوکسی محسوب میشد، فراهم آید. بگذریم از این که، در این جای دورافتاده، رانندهی آن فقط میتوانسته برای چند راس گاو خودش را بگیرد و به آنها پُز بدهد! (10:00)
در مقابل، اما، این خودرو توجه و علاقهی انبوهی از مردم را به خود جلب کرد، چرا که پادشاه را در خود جا داده بود. اعلیحضرت شاه گوستاو پنجم در روز دوم ژوئیهی 1925 با آن به « گریمهتون» نزولاجلال کردند تا به طور رسمی ایستگاه مخابراتی سوئد برای مبادلهی پیامهای تلهگراف بیسیم با آمریکا را افتتاح کنند. در این مراسم، حضور پیشگام مخابرات بیسیم، ارنست الکساندرسون، در زمینه و حاشیهی تصاویر ثبت شده و جلب توجه میکند، علیرغم این که افتخار این روز به او تعلق داشت، چرا که در واقع این ژنراتور الکساندرسون بود که ارتباط بیسیم به آمریکا را میسّر ساخته بود، نه حضور گوستاو شاه! (10:59)
این که پادشاه شخصاً ایستگاه مخابراتی را افتتاح کرد، نشانهای از اهمیت این امکان مخابراتیِ روزآمد برای سوئد بود. این ایستگاه میبایستی در دهههای پیش رو فضای مخابراتی جهان را در بر بگیرد. (11:20)
در دفترهای تلهگراف «گوتهبورگ» اطلاعات جمعآوری میشدند. تلهگرامها به خطوط نقاله میرسیدند، تجزیه میشدند و مُهر ساعت بر روی آنها زده میشد. سپس فرآیند تبدیل کلمات به علایم مورس آغاز میشد. بعد، پیامها که بر روی نوار پانچ ثبت شده بودند، از ادارهی تلهگراف توسط خط کابلی به « گریمهتون» و از آنجا سوار بر امواج مافوق بلند با سرعت نور به آمریکا فرستاده میشدند. (12:09)
اینجا در «نیوآیلند» علایم مورس دریافت میشدند و فوری دوباره به کلمات برگردانده میشدند. برای این که تلهگرامهایی که اندکزمانی پیش در سوئد مخابره شده بودند، در کوتاهزمان به دست گیرندگان برسند، تلهگرامرسانهای جوانی با لباس یکسان به صورت تماموقت در شهر خدمت میکردند. (12:37)
تلهگراف بیسیم تنها یک اتفاق بزرگ در تاریخ مخابرات نبود، بلکه نجات دهندهی انسانها نیز بود: به عنوان مثال در ماجرای غرقشدن کشتی تیتانیک. اما این ایستگاه فرستنده بعدها برای انتشار اخبار بیارزش مورد سوءاستفاده قرار گرفت و به عنوان روزنامهی خبری عرشهی کشتیهای مسافربری بخاری به خدمت گرفته شد و چنان که مثلاً «توماس مان» طی سفرش به امریکا گزارش کرده است، بارها و بارها تکرار خبر مستشدن پلنگی در یک باغوحش اعصاب او را خرد کرده بود. او در یکی از نوشتههای خود به نام «سفر دریاییِ دون کیشوت» مینویسد: "یک معجزهی فنی مانند تلهگراف رادیویی باید در خدمت انتقال این درآیند که چنین نوآوری هایی را به سطح کشور گسترش دهند... آه، بشریت! پیشرفت روحی و اخلاقی تو نتوانسته پا به پای توسعهی فنی پیش برود و از آن بسیار عقب افتاده است. (13:38)
وقتی که در دوران تلهگراف بیسیم پیشرفت روحی و اخلاقی انسان نتوانسته پا به پای توسعهی فنی پیش برود و در راه مانده است، بهتر آن است که از من نپرسید که امروز، در دوران مخابرات بیسیم، پیشرفت روحی و اخلاقی انسان از چه جایگاهی برخوردار است. (14:00)
از زمانی که هر فرد میتواند پیشرفت علمی را در جیب جای دهد، و فرستندههای خصوصی در هر ساعت شبانهروز و در همه جا در دسترس هستند، و دایماً در حال جذب انسانها برای انتقال ایدهها و پیامهایی هستند که هیچکس تمایلی به شنیدن آنها ندارد. آن مقدار از این اخبار که امروزه، روزانه، در سرتاسر جهان منتشر میشوند، و در مورد پلنگ مست باغوحشی در گوشه ای از عالم گزارش میکنند، کم نیستند. در این مورد، همان طور که گفتیم صحبت نخواهیم کرد!
.
.
مطالب مرتبط:
بیایید با هم جادوی مخابرات بی سیم را دوباره کشف کنیم!
چگونه «انتشار الکتریکی نیرو» کشف شد؟
مهر ماه امسال تلویزیون در ایران 60 ساله شد
... از یادداشت های روزانه ی یک رادیو آماتور
قرقره ی رومکُورف، سیم پیچ صاعقه!
فرستنده ی امواج مافوق بلند 16 کیلوهرتز به نام Rugby
.
.
منابع:
بسیاری جاها در اینترنت
.
.
www.etesalkootah.ir || 2017-04-12 © 2015 www.etesalkootah.ir © All rights reserved. تمامی حقوق برای www.etesalkootah.ir محفوظ است. بیان شفاهی بخش یا تمامی یک مطلب از www.etesalkootah.ir در رادیو، تلویزیون و رسانه های مشابه آن با ذکر واضح "اتصال کوتاه دات آی آر" بعنوان منبع مجاز است. هر گونه استفاده کتبی از بخش یا تمامی هر یک از مطالب www.etesalkootah.ir در سایت های اینترنتی در صورت قرار دادن لینک مستقیم و قابل "کلیک" به آن مطلب در www.etesalkootah.ir مجاز بوده و در رسانه های چاپی نیز در صورت چاپ واضح "www.etesalkootah.ir" بعنوان منبع مجاز است. |
عالی بود دست شما درد نکنه جناب رعیسی